/**/
گل همیشه بهار با نام علمی: Calendula officinalis یا Calendula persica
گلی از تیره مرکبان با ساقه هوایی افراشته منشعب و گلهایی به رنگ آفتاب ....
يكساله و سريع الرشد که گاهی حتی بلندی ساقه اش به 60 سانتی متر نیز می رسد برگ هایش سرنيزه اي و بسيار آروماتيك و سبزرنگ هستند. گلها شبيه گل مينا كم گلبرگ يا پرگلبرگ و زرد یا نارنجي رنگ بوده و از بهار تا پاييز ظاهر مي شوند. نیاز به مکانی آفتابي دارد و خاکی با زهکشی خوب و جهت ازدياد طول دوره گلدهي مي بايست گلهاي خشك مرتبا چيده شوند. حداقل دماي قابل تحمل آن -۱۵ درجه سانتي گراد است. ازدياد آن از طريق كاشت بذر در بهار و يا پاييز امكان پذير است.
در ایران از جمله در بلندیهای بالای ۲۵۰۰ متر در استان کهگیلویه و بویراحمد میروید و در مناطق شمال آمريکا و اروپا هم بسیار معروف است و در زمانهای گذشته هندي ها و عرب ها از آن استفاده دارويي مي کردند.
از خواص داروئی اش به خاصیت ضد نفخ معده و روده، تحریک کننده کار کلیه ها، افزایش دهنده جریان خون و فعالیتهای قلبی می توان اشاره کرد . ماليدن روغن آن، گوش درد را کاهش مي دهد و چاي اين گل براي شست و شوي چشم و برطرف کردن قرمزي چشم به کار برده مي شود و همینطور برطرف کننده عفونت گوش است و زخمها و بریدگیها را بهبود می دهد و مالیدن عصاره اش روی قسمتهای متورم بدن تسکین دهنده و ضدعفونی کننده است .
پس از کشيدن دندان با دم کرده آن غرغره کنيد .خاصيت ضدالتهابي آن رگ هاي خون را منقبض کرده و مانع خون ريزي مي شود و روغن آن گردش خون را تحريک کرده و با ايجاد عرق بدن، دما و تب بدن را کاهش مي دهد. دم کرده خنکش شده اش در یخچال پوست ملتهب مانند آکنه و بواسير را تسکین می دهد .
این گل داراي پيش ساز ويتامين A و ويتامين E است و در لوازم آرايشي برای برطرف کردن چين و چروک و خشکي پوست استفاده می کنند . ويژگي ضد التهاب و ترميم كنندگي سوختگي دارد و از سرمازدگي ، اگزما ، جوش هاي صورت ، ترك پوست دست و پا جلوگيري و ميخچه و زگيل را برطرف مي كند . همچنین اين گياه از آفتاب سوختگي پيشگيري و درمان كننده خوبي براي كاهش التهاب و درد حاصل از گزيدگي حشرات است . از گل هميشه بهار برای درمان زخم هاي واريسي ، بواسير و جراحات پوست و تهیه پماد كالاندولا نوعي براي درمان زخم بستر نیز استفاده می کنند .
اين گياه به درمان ركود و تنبلي دستگاه گوارش كمك و فشار خون را كاهش مي دهد و به رفع التهاب و درمان زخم معده كمك مي كند و آرام بخش و تقويت كننده است .
برای تهیه دم کرده گل همیشه بهار به اندازه یک مشت از گل خشک شده اش را درون آب جوش ریخته و به مدت 5 دقیقه آن را دم کنید این چاي را روزي ۳ بار مي توان مصرف کرد و براي تهيه مرهم موضعي ۲۸ گرم گل خشک و يا برگ آن را با ۲۸ گرم روغن جامد بجوشانيد.
پی نوشت
موسیقی وبلاگ هدیه ای است از سوی دخترخاله های نازنین که همیشه باطراوت و بهاری هستند .

مابین چهار راه سراب و میدان شهرداری شهر مشهد ، در محله ای موسوم به راسته سراب ...
مغازه عطاری کوچکی هست ...
از درب که وارد می شوی ....
عطر خوش انواع گیاهان دارویی و ادویه جات و عرقیات سنتی مشامتان را می آکند ..
و لبخندی مهربان به پیشوازتان می آید ...

مردی از خانواده اخوان ثالث و پسر عموی زنده یاد مهدی اخوان ثالث شاعر و ادیب پر آوازه ..
«آقْ علی عطّار» نامِ مشهورِ علی اخوان ثالث پدر اخوان است....
او و دو برادرش در جوانی از یزد به مشهد مهاجرت کردند ....
و چون سه برادر بودند نامشان را اخوان ثالث یعنی برادران سه گانه گذاشتند ...
پدر آقای اخوان ثالث تبحر و تجربه بسیار در امر پزشکی گیاهی داشت ..
اخوان به هنگام تولد با يك چشم واردِ اين جهان شد ...
اما پس از مدتي چشمِ ديگر او به روي عالم و آدم باز شد، خود در اين باره مي گويد:
« پدر من عطار - طبيب بود و مادر هم كارش خانهداري و بعدها هم دعاگويي و نماز و طاعت و زيارت امام رضا و از اين قبيل. بعد از مدتي با درمانهاي پدر و دعاهاي مادر و نذر و نيازهايش آن چشم ديگر را هم به دنيا گشودم. خدا به من رحم كرد و الا حالا دنيا را با يك چشم ميديدم. اما حالا با دو چشم مي بينم.»
بعد از مرگِ پدرِ اخوان برادر او یعنی عمو و پدر همسر مهدی اخوان با همان نام «آقْ علی»،
عطّاری مشهور در ایستگاه سراب را اداره می کرد....
بعد از فوت عموی اخوان کارِ چرخاندنِ آن عطّاری به پسر عمو و برادر خانم اخوان رسید....
هنوز هم این عطّاری به نام آقْ علی موسوم و مشهور است....
در سفرهایم همیشه مهمان لطف و محبت این مرد بزرگوار هستم ..
و توشه گرانبهایی از انواع و اقسام گیاهان و عصاره ها و ادویه های معطر به همراه می آورم ...

در این روزهای پر تب و تاب و پر فراز و نشیب دو گروه بیش از هر چیزی به توجه نیاز دارند ..
یکی والدین گرفتار معاش و تلاش و دیگری دانش آموزان نیازمند به توجه برای ایام امتحانات ...
در اینجا چند نمونه از نسخه های معجزه گر را برایتان می گذارم ...
که هم آرامشی مطبوع و دل انگیز برایتان هدیه کند ...
و هم انرزی و نیروی بسیار برای یادگیری ....

سیب دارای ویتامین ها، آنزیم ها و املاح مفیدی است که به عنوان تقویت کننده قلبی و عصبی و گوارش شهرت دارد . برای تهیه چای سیب از پوست میوه سیب استفاده می شود. (پوست سیب آرامبخش اعصاب و مفرح قلب است). در فصل فراوانی این میوه بهتر است بعد از خوردن سیب، پوست آن را نگه دارید.
پوست همه انواع سیب ها از لحاظ طبی دارای خواص مشابهی هستند، اما پوست سیب سفید یا زرد (لبنانی) نوشیدنی معطر و خوشمزه تری می دهد.
برای تهیه چای سیب می توان از پوست سیب تازه هم استفاده کرد اما پودر خشک آن به علت خروج آنزیم ها و مواد مفید معدنی اثر درمانی بیشتری دارد .
آن را همچون چای با آب جوش دم کرده و بعد از صاف کردن با عسل شیرین و با لیموی تازه معطر کنید و در آرامش میل کنید ...
این چای در فصل سرما یک نوشیدنی آرامبخش برای افراد سرماخورده است و مصرف چای برگ سیب قبل از خواب به عنوان یک آرامبخش خواب آور و طی روز در چند نوبت برای افراد مبتلا به زکام و کسانی که به علت سرماخوردگی زیاد سرفه می کنند، به منزله یک شربت آرامبخش می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
داروی بی نظیر برای آرامش اعصاب و اضطراب و تنش و گرفتگی های فک و صورت ...

اسطوخودوس (استخوان دوست) یا «لاواند» به معنای ( شستشو ) ...
گیاهی است بسیار معطر که در عطرسازی و در درمان بسیاری از ناراحتی های اعصاب و روان کاربرد دارد.
این گیاه انواع مختلفی دارد که همگی از لحاظ خواص مشابه هم هستند. اما «لاواند» واقعی ریشه گیاهی هندی است که بوی خیلی تند معطری دارد. «جالینوس» آن را گیاه کامل نامیده ، زیرا در درمان بسیاری از ناراحتی ها مورد استفاده قرار می گرفته . «لاواند» یکی از بهترین گیاهان معطر است که قرن ها بشر، با عطر دل انگیز آن «عطر لاواند» آشنا بوده و مادربزرگ ها از کیسه های کوچک محتوی این گیاه برای معطرکردن لباس ها، ملافه ها، گنجه های لباس و فضای اتاق ها استفاده می کرده اند.
مسکن و آرامبخش بوده و برای رفع نگرانی، اضطراب، فشارهای عصبی و رفع ناراحتی های مغز و اعصاب، قلب و ریه، دستگاه گوارش و همچنین به عنوان ضددرد، بادشکن معده، نیرودهنده، ضدانگل و باکتری و ضدتشنج مورد استفاده قرار می گیرد، اما آنچه که بیش از همه باید بر آن تأکید کرد خاصیت تقویت کننده و ارزشمند آن در درمان اختلالات عصبی مانند فشردگی های عصبی، سردرد و ناراحتی مغزی، حالات عصبی تشنج، فلج، غش، صرع و ناراحتی های عصبی با ریشه روانی مانند سرگیجه و سردردهای میگرنی و همچنین در تقویت اعصاب قلب، است.
چای اسطوخودوس را می توان جانشین چای عصر و یا شب (قبل از خواب) کرد ...
که برای رفع خستگی بسیار مفید و مؤثر است....
برای تهیه یک فنجان چای «لاواند»، مقدار یک قاشق غذاخوری از گل آن را در یک لیوان آب جوش ریخته و بگذارید مدت ۱۰ دقیقه دم بکشد. سپس آن را صاف کرده با کمی عسل میل کنید ....
بهار نارنج، گل درختان نارنج است که در میان خانواده های مختلف مرکبات از نظر مصارف طبی شهرت دارد.
داروی مؤثری بر ضد ناراحتی های عصبی و به عنوان آرام کننده و ضدهیجانات دستگاه عصبی عمل می کند. سردردها و دل دردها را آرام می سازد و در بدخوابی ها و بی خوابی هایی که ریشه عصبی دارند و دیگر ناراحتی های عصبی، به ویژه سردردهای میگرنی کاربرد دارد.
برای رفع خستگی، آرامش قلب و اعصاب و یک خواب خوش و آرام،
کافی است مقدار ۱۰- ۵ گرم از گل های بهار نارنج را در ۲ لیوان آب جوش به مدت ۲۰ دقیقه دم کنید و سپس آن را صاف کرده و با عسل میل کنید. از گل های بهار نارنج برای معطر ساختن و تقویت چای معمولی نیز می توان استفاده کرد .

اکلیل کوهی،شبیه «ترخون» است. اما رنگ آن سبز مات و پشت برگهای آن سفید مایل به نقره ای (اکلیلی) است.در شهرها، این گیاه را در حاشیه پارک ها می کارند و در واقع می توان گفت که این گیاه علاوه بر خواص درمانی به علت ظاهر زیبا و عطر ملایم آن، جنبه تزئینی نیز دارد.
اکلیل کوهی (رزماری) از قدیم الایام مورد توجه اطبا بوده وحتی در قبور فراعنه مصر، شاخه هایی از این گیاه درتابوت ها پیدا شده است.
افسانه های زیادی را به این گیاه نسبت داده اند و از آن به نام اکسیر جوانی یاد کرده اند. اما، آنچه مسلم است، این گیاه علاوه بر موارد یاد شده معالج صددرصد رماتیسم بوده و خوردن جوشانده آن، در درمان بی خوابی، میگرن، تپش شدید قلب، تنگی نفس و ضعف عمومی بدن و بیماریهای کبد وکیسه صفرا، به ویژه در هپاتیت ها و یرقان ها بسیار مؤثر است و همچنین غرغره جوشانده رزماری، آرامبخش مؤثری برای گلودرد و آفت دهان است.
برای طرز تهیه چای رزماری یا اکلیل کوهی مقدار ۵ گرم از شاخه های خشک گل دار و یا بی گل این گیاه را در یک لیوان آب جوش ریخته و مدت ۱۰ دقیقه بگذارید دم بکشد. سپس آن را صاف کرده و با عسل میل کنید.
برای افراد خسته و کم خون و کودکان لاغر، حمام رزماری توصیه می شود.
برای این منظور جوشانده غلیظ رزماری را که از جوشاندن ۲ مشت از گیاه در یک لیتر آب جوش که به مدت ۵ دقیقه جوشیده شده باشد، تهیه کرده و به آب گرم وان حمام اضافه کنید و روزی ۲ بار و هر بار به مدت یک ساعت از این حمام استفاده کنید و بدن را در آن ماساژ دهید.

بهترین نوشیدنی گوارا و مقوی برای کودکان و جوانان شیرهای گیاهی است ...
شیر بادام :
50 گرم مغز بادام خام شیرین درختی را با یک لیوان آب مخلوط نموده و روی اجاق قرار دهید.
به محض جوش آمدن اجاق را خاموش و صبر کنید کاملا خنک شود. پس از آن، پوست بادام را جدا کنید و با آب خنک بشویید.مغزهای آماده شده را آسیاب کرده و با 3 قاشق غذا خوری عسل و 3 تا4 لیوان آب سرد(جوشانده باشدبهتراست) به مدت 5 دقیقه در مخلوط کن مخلوط کنید.
شیر به دست آمده فوق العاده سفید، چرب، شیرین و بسیار خوش مزه است.این نوشابه برای رفع سرفه وخشونت سینه ،حلق ،حنجره وتنگی نفس وتسهیل خروج اخلاط سینه و بهبودبیماران عصبی، افسرده و نگران بسیار موثر است و ناراحتی های پوستی و کبدی را نیز بر طرف می کند.و کسالت و نگرانی را نیز به سرعت از بین می برد و برای افرادی به راحتی نمیتوانند تمرکز پیدا کنند می تواند مفید باشد.
با شیر بدست آمده شیرموزهم می توانید درست کنید وازخوردت آن لذت ببرید.
مصرف این نوشابه اشتها و گرسنگی زیادی در بعضی افراد ایجاد می کند!.
شیرپسته :
50 گرم مغز پسته خام و سالم و سه سه قاشق غذاخوری عسل و چهار لیوان آب
طرز تهیه آ ن هما نند شیر بادام است .
این نوشیدنی گوارا برای کسانی که دچار کم خونی هستند وکمبود آهن دارند بسیار مفید است .
شیرخرما :
مغزبادام خام وشیرین پنجاه گرم، عسل دو قاشق غذا خوری ، خرمای رسیده ده عدد ، آ ب سه لیوان ، طرز تهیه همانند شیر بادام است .
این نوشیدنی برای آرتروز وپوکی استخوان بسیار مفید است

معجون مخصوص نیروزا:
مغزبادام خام بیست عدد، مغزگردو چهارعدد ، مغز پسته خام پانزده عدد، بادام هندی پنج عدد، چلغوزخام تازه ده عدد،عسل سه قاشق غذاخوری، خرمای رطب هفت عدد، موز یک عدد، کنجدخام پوست کنده یک قاشق غذاخوری، آب پنج لیوان، زعفران نصف قاشق چای خوری.
پوست بادام را پوست بکنید هسته خرما را درآورید و چلغوزها را هم ازپوست جدا کنید .حالا تمام مواد را در مخلوط کن کاملا مخلوط کنید تا بصورت شیردرآید.
این نوشیدنی نیروزا مخصوص ورزشکارانی است که ورزش های سنگینی انجام می دهند .

وقتی خسته از روزی سنگین و پرکار به خانه بر می گردی ...
و آسمان تیره شب سر گذاشته در آغوش ابرها ....
و اشکهایش را روی خیابانهای شهر می پاشد ...
و عطر گلهای بنفشه و یاس و اطلسی باران خورده فضا را آکنده است ...
باید پنجره ها را باز کرد ....
نشست توی ایوان کوچک خیس ...
فنجان سپید را لبریز کرد از قهوه گرم و داغ و غلیظ ....
که عطرش بلند شود و حلقه بزند و بپیچد دورت ...
و طعم تلخش همه وجودت را در نوردد ...
و سرخوشی و شادی چشمانت را دو حلقه نور کند ....
قهوه ، میوه درختی است که در نواحی گرمسیری و قله های آسیا و آفریقا و آمریکا می روید ...
بلندی اش بین 3 تا 10 متر است ....
به گرما و رطوبت حساس است و هرچه ارتفاع محل رشدش بیشتر باشد دانه قهوه بهتری بدست می آید ...
پس از 3 تا 5 سال از زمان کاشت محصول می دهد ...
گلهایی سفید و خوشبو دارد بسیار شبیه به یاسمن ...
و میوه ای به شکل تخم مرغ و خوشه ای و سبز رنگ که به تدریج زرد و در نهایت قرمز یا بنفش می شود ..
6 تا 9 ماه طول می کشد تا میوه قهوه برسد...
و بعد دانه ها را خشک و بسته بندی می کنند و در محلی خنک نگهدار می شود ....
برزیل با تولید حدود یک سوم قهوه در جهان رتبه اول را دارد ...
و بعد ، کشورهای ویتنام، کلمبیا و اندونزی هستند ...
دانه های قهوه در هر منطقه عطر و بوی مخصوص به خود را دارد ...
بر این اساس عموما قهوه تولیدی را به نام کشور یا منطقه تولید کننده می شناسند ...
مانند قهوه جاوا، قهوه کلمبیایی، قهوه کنا و ...
در حال حاضر یکی از باکیفیترین قهوه های تولیدی در جهان قهوه کلمبیایی است ...
که از نظر طعم و بو و همچنین قیمت در رده بالای انواع متنوع قهوه قرار میگیرد.
دانه سبز رنگ قهوه بعد از برشته شدن و بو دادن به دانهای قهوهای تبدیل میشود ...
و بخشی از ترشی، بو و کافئین از بین میرود ...
و در نهایت دانهای صافتر و حدود دو برابر بزرگتر و شیرینتر با رگهای تلخی بدست میآید....
در خانه هم میشود دانهها را در فر یا ماهیتابه برشته کرد...
مدت زمان بو دادن ۷ دقیقه : بو دادن ملایم: (AMERICAN ROAST)
۹ الی ۱۱ دقیقه : بو دادن متوسط: (CITY ROAST)
۱۱ الی ۱۳ دقیقه: بو دادن تا حد تیره: (FRENCH ROAST)
۱۴دقیقه: تیره ترین حالت: (ESPRESSO ROAST )
اکسیژن دشمن قهوه است ! باید قهوه آسیاب شده به مقدار کم و در جای خنک و کمنور نگهداری شود .
قهوه در سال ۸۵۰ میلادی کشف شد...
گلهداری اهل اتیوپی به نام کالدی متوجه شد ...
بزهای گله او بعد از خوردن دانههای قرمز رنگ بوتهای محلی بسیار پرانرژی و رقصکنان گردش میکنند....
کالدی از دانهها خورد و همان نشاط و سرزندگی را تجربه کرد
اگرچه در تاریخ اختلافنظر هم وجود دارد و بعضیها یمن را منشا اولیه تولید قهوه میدانند.
ابن سینا حکیم بزرگ ایران، حدود هزار سال قبل در کتاب خود شرح جامعی در مورد قهوه آورده ..
که البته ایرانیان در آن عصر بر آن نام بونو (Buno) نهاده بودند ...
واژه ای از کشور اتیوپی ...
بوعلی سینا قهوه را به منظور تحریک بیماران افسرده، مورد استفاده قرار داده است....
نخستین کافیشاپ یا قهوهخانه جهان سال ۱۴۷۵ میلادی در استانبول امروزی برپا شد....
نخستین کافیشاپ اروپا سال ۱۶۵۴ میلادی در ونیز افتتاح شد....
همچنین آکسفورد و لندن در ۱۶۵۲،....
پاریس در ۱۶۷۲ ....
و برلین در ۱۷۲۱ شاهد افتتاح نخستین قهوهخانه خود بودند.
نخستین دستگاه اسپرسوساز خانگی در سال ۱۸۲۲ در فرانسه ساخته شد....
در کشور ایتالیا هم درسال ۱۹۰۵ ساخت نخستین دستگاه اسپرسوساز تجاری آغاز شد ...
دوستداران قهوه در جهان سالانه بیش از ۴۰۰ میلیارد فنجان قهوه میل میکنند....
پس از نفت ، قهوه دومین مایع پرطرفدار جهان است!
قهوه را باید با آب سرد و تازه درست کرد ، آن را نجوشاند ، و مقدار آسیابش به اندازه باشد ..
نه خیلی ریز که تلخ می شود و نه خیلی درشت که قهوه رقیقی بدست می آید ...
تفاوت انواع روشهای دم کردن قهوه ...
تنها به اين نکته بستگي دارد که چگونه آب را به قهوه اضافه مي کنند...
قدیمی ترین روش که هنوز در خاورميانه، آفريقاي شمالي، ترکيه و يونان به کار مي رود ...
اين است که قهوه را به همراه آب، داخل قوري مخصوص مي ريزند که آرام به جوش آيد....
گاهي چند حبه قند یا کمی شکر اضافه می کنند ...
قهوه ترک به اين روش تهيه مي شود ، نوشيدني غليظي که رويش کف دارد ....
و پودر قهوه هم در ته فنجان، ته نشين شده است.
در روش ديگر پودر قهوه داخل يک صافي است و آب جوش قطره قطره روي قهوه مي چکد...
با استفاده از نيروي جاذبه، آب از ميان پودر قهوه عبور مي کند و قهوه خوش طعمي را ايجاد مي نمايد.
گاهی از استوانه اي شيشه اي که داراي پيستون صافي داري است استفاده مي کنند....
قهوه و آب جوش در استوانه با هم مخلوط مي شوند به مدت چند دقيقه....
قبل از آن که پيستون که به شکل فويل است، پايين بيايد....
در اين هنگام نوشيدني قهوه در قسمت بالايي آماده ريختن است.....
اما بهترین نوع روش تهیه قهوه " اسپرسو " است ...
که " لوییجی بتزرا " ، صاحب یک شرکت تولیدی درایتالیا ، در سال 1903 اختراع کرد....
ایدۀ او وارد کردن فشار به فرآیند دم کردن قهوه بود که زمان لازم برای دم کشیدن قهوه را کم می کرد...
او نام دستگاه جدیدش را " دستگاه قهوۀ اسپرسو " گذاشت. اسپرسو در ایتالیایی به معنای "سریع" است.
آب از محفظه مخصوص با فشار به جوشآور داراي المنت گرمايي وارد ميشود....
به دماي 92 درجة سانتيگراد و فشار 15 بار ميرسد....
آب با دماي بالا از جوشآور خارج شده...،
از نگهدارنده فيلتر كه داراي دانههاي قهوه يا قهوة كيسهاي است، عبور ميكند....
قهوه در محفظه مخصوص جمع ميشود يا مستقيماً در فنجان ميريزد. ..
لايه اى از كف کاراملی رنگ و تیره روى اين قهوه وجود دارد كه به اين كف «خامه قهوه» مى گويند...
و آن را روی قهوه اضافه می کنند ...
اسپرسو ، عصاره ای فشرده با عطری شیرین است که طعم واقعی قهوه را در کام می نشاند ...
برا ی تهیه یک " اسپرسوی " عالی در خانه ..
فقط از آب سرد و تازه باید استفاده شود ...
قسمتی از دستگاه اسپرسو ساز که آب را جوش می آورد نباید با مایع ظرفشویی شسته شود ..
از ترکیبات قهوه با کیفیت عالی استفاده کنید ...
دستگاه اسپرسوساز دارای سیستم کف دهندۀ قهوه یا اسپرسوی خامه ای باشد ..
و جوش آورش از جنس استیل (فولاد ضد زنگ)...
قهوه فرانسه را اصلاً مردي فرانسوي به نام ژانباپتيست دوبِلوآ (Jean-Baptiste de Belloy) اختراع كرد...
با استفاده از دستگاهي خودكار درست ميشود كه از 2 تا 12 فنجان قهوه دم ميكند...
آب مستقيماً بر روي قهوهاي كه درونِ فيلتر يا صافياي كاغذي در بخش بالايي دستگاه قرار دارد، ريخته ميشود.
آب در محفظۀ مخصوص به طرف المنت گرمایشی در کف دستگاه فشار می آورد.
آب داغ از یک لوله در بالای دستگاه خارج می شود ...
و سپس، در حالی که محتوی قهوه است، از صافی عبور کرده، به پائین می ریزد....
در نهایت، قهوه در یک لیوان یا قوری جمع آوری می شود.
یک روش کاربردی برای آزمایش اصالت قهوۀ فرانسه این است که یک مقدار از آن را روی آب بپاشید.
قهوه فرانسۀ اصیل خشک مانده، برای مدت طولانی بر روی سطح آب باقی می ماند؛
در حالی که قهوۀ غیر اصیل ته نشین شده، حتی جذب آب سرد نیز می شود...
قهوه آمریکانو (آمریکایی)
دو نيم استكان قهوه اسپرسو به علاوه آب داغ ...
قهوه ای ملایم بدون خامه که در فنجان استاندارد سرو میشود.
قهوه ماکیاتو (لکّه شیری)
دو نيماستكان قهوه اسپرسو با رویهای از یک قاشق غذاخوری کفشیر غلیظ است که در فنجان استاندارد یا نیمفنجان سرو میشود. بسیار معطر با لكهها يا رگههایی از شیر است.
کاپوچینو
نوشیدنی مخصوص ایتالیایی و در سراسر جهان مشهور ....
از پرطرفدارترین قهوههاست و در فنجانهای بزرگ و پهن سرو میشود....
از یکسوم اسپرسو، یکسوم شیر داغ، و یکسوم کفشیر درست میشود....
میتوان گرد کاکائو یا دارچین را به عنوان رویه به آن افزود....
برای غلظت بیشتر، به اندازه یک اسپرسوی دیگر به آن بیفزایید.
کافه لاتّه (شیر اسپرسو)
اسپرسویی غلیظ و کامل که روی آن مقدار زیادی شیر بخار زده ریخته شده ...
و روی آن با لایه ای کف شیر نازک پوشانده شده....
شبیه کاپوچینو است...
با این تفاوت که در کاپوچینو نسبت مقدار کف شیر و شیر داغ (بخار زده) و اسپرسو مساوی است ...
ولی در کافه لاتّه نسبت شیر تقریباً بیش از دو برابر اسپرسوست ...
و کف شیر نیز فقط بالای فنجان را از لبه به بالا می پوشاند....
برای درست کردن قهوه شیرفندقی، شربت فندق،...
یا برای درست کردن کرِمدوکافه (قهوه خامهدار)، خامه به آن اضافه می کنند ....
" خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم "
این مطلب اولین بار در سال 2001 توسط زنی به نام ریتا استریکلند
در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت...
این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود که طی مدت 4 روز بیش از پانصد هزار نفر به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند....
این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد ....
" گفتگوئی با خدا "
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟
گفتم : اگر وقت داشته باشید .
خدا لبخند زد
وقت من ابدی است .
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟
خدا پاسخ داد ...
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .
زمان حال فراموش شان می شود .
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد .
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .
بعد پرسیدم ...
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی از زندگی را یاد بگیرند ؟
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .
اما می توان محبوب دیگران شد .
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد .
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم .
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرند .
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .
یاد بگیرند که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .
یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .
و یاد بگیرند که من اینجا هستم .
همیشه ....
دوستی گرانقدر این جملات را برایم فرستاده ..
امید که خواندنش برای شما هم لذتبخش باشد
هستند کسانی که روی شانه های تان گریه می کنند
و وقتی شما گریه می کنید دیگر وجود ندارند.
از درد های کوچک است که آدم می نالد
وقتی ضربه سهمگین باشد، لال می شوی.
بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که
نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشد
نه شعور لازم برای خاموش ماندن.
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم
بلکه مهم این است که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود دارد.
اگر ۴ تکه نان خوشمزه باشد و شما ۵ نفر باشید
کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید (( مادر )) است.
وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست، گاه نگاه است و گاه سکوت ابدی.
سنگینی باری که خداوند بر روی دوش ما می گذارد
آنقدر نیست که کمرمان را خرد کند،
آنقدر است که ما را برای دعا کردن به زانو در آورد.
اگر بتوانی دیگری را همانطور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛
عشق تو واقعی است.
همیشه وقتی گریه می کنی
اونی که آرومت میکنه دوستت داره
اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته.
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود "
یک کم کنجکاوی پشت" همین طوری پرسیدم "
قدری احساسات پشت"به من چه اصلا "
مقداری خرد پشت " چه بدونم "
و اندکی درد پشت " اشکالی نداره" هست
كسي كه دوستت داره، همش نگرانته.
به خاطر همين بيشتر از اينكه بگه دوستت دارم ميگه مواظب خودت باش.

اعداد و ارقام غیر ضروری رو دوربنداز!
این اعداد شامل سن، قد و وزن میشه
بگذار دکترها راجع به این عددها نگران باشن
خوب واسه همینه که بهشون ویزیت می دی.
دوستهای شاد و خوش و خرم و سر حالت رو برای خودت نگه دار!
آدمهای بی حس و حال تو رو هم بی حال می کنن
( اگه خودت جزو این دسته ای حواست باشه!)
دائم در حال یادگیری باش!
سعی کن بیشتر راجع به کامپيوتر، کارهای دستی،باغبانی و خلاصه هرچی که فکر می کنی یاد بگیری
هیچوقت نگذار مغزت بی کار بمونه
"مغز بیکار پاتوق شیطانه"
این شیطان هم اسمش آلزایمر ِ
از چیزهای ساده، لـــذت ببر
اغلب بخنـــــد، قهقهه های بلند و طولانی
اونقدر بخند که نفست بند بیاد
اگه دوستی داری که خیلی باهاش می خندی، پس خیلی باهاش وقت بگذرون
گاهی اوقات یه کم اشک بریز
سختی کشیدن هست، غمگین بودن هست اما ادامه بده
تنها کسی که تمام طول زندگیمون کنار ماست، خود ما هستیم
پس تا وقتی که زنده ایی زندگی کن
دور و اطرافت رو با آدمهاو چیزهایی پر کن که دوستشون داری
با د وستها و فامیل، با یادگاری هات، حیوون خونگی، موسیقی ، گل و گیاه و خلاصه هرچیزی
خوب حالا خونه ات پناهگاه و محل آرامشت شد؟
بگو ببینم، رابطه ات با خدا چطوره؟
سلامتیت رو جشن بگیر و بهش اهمیت بده!
اگه سالمی، سعی کن این وضعیت رو حفظ کنی
اگه وضعت متغیره، سعی کن متعادلش کنی و حالت رو بهتر کنی
اگر هم فکر می کنی تنهایی از پسش بر نمی آیی،از یک نفر کمک بگیر
به سمت ناراحتی ها سفر نکن!
برو به یک مرکز خرید، برو به یه محله ی دیگه، حتی برو یه کشور دیگه
اما هیچ وقت جایی نرو که باعث سرافکندگی و احساس گناهت بشه
از هر فرصتی که داری استفاده کن و به همه کسانی که دوستشون داری، عشقت رو نشون بده
پي نوشت :
با تشكر از دوستي كه محبتش هميشه همراهم هست با اين مطالب جالب

پسرم گلو درد دارد و سرفه های خشک می کند ولی تب تدارد ...
آبریزش از چشم و بینی هم خیلی کم است ...
یک قاشق چایخوری ترنجبین در آب جوش حل می کنم ....
و ته نشین و خنک که شد از صافی رد می کنم و می دهم بخورد ...

گیاهی هست به نام خار شتر ..
درختچه های کوچک و گسترده روی زمین که بلندی آن از نیم متر تا یک متر و خاردار است و کرکهای تیزی دارد.
گیاه خارشتر دربیابانهای ایران درجاهای مختلف یافت می شود اما فقط درجاهایی که شرایط جوی وگرما مناسب باشد شیره ترنجبین تولید می شود.
دانه های آن در ابعاد ارزن و به رنگ سرخ است

ترنجبین شیره ایست که براثر گرمای شدید از خارشتر بیرون می زند و در ابتدا مانند آب ،بسیار زلال وشفاف است ودرعین حال از غلظت و چسبندگی برخوردار است و به راحتی هم از خارشتر جدا نمی شود. یعنی موقعی که هنوز سفت نشده قابل جداسازی و بهر ه برداری نیست ..
این شیره در مجاورت هوا و گرما در طول یک روزسفت شده و به رنگ سفید (مثل رنگ قند ) درمی آید اما چون معمولا این گیاه دربیابانها می روید و در بیابانها نیز غبار و گرد و خاک بیشتر است دربعضی نقاط به رنگ زرد درمی آید.
در اواخر تابستان معمولاً ساقه های خشک شده گیاه را که دارای این ماده، به صورت قطرات خشک شده است جمع آوری کرده، بر روی پارچه ای می گسترانند و تکان میدهند. با این عمل ترشحات خشک شده گیاه به صورت قطعات بسیار کوچک به دست می آید.
خاصیت ضدعفونی کنندگی خوبی دارد و میکروبها را از بین میبرد، به همین دلیل برای درمان بیماریهای عفونی مفید است.
ترنجبین در طبابتهای ایرانی مصرف فراوان داشته، برای شیرین کردن داروها به کار میرود.
جوشانده آن معرق است. مالیدن روغن برگهای آن برای روماتیسم بسیار سودمند است و مالیدن گلهای آن برای بواسیر مفید. عرق گیاه ترنجبین اگر مدتی با ملایمت خورده شود برای سنگ کلیه و مثانه تا حدودی مؤثر است.
از دانه گرده این گیاه می توان در بررسیهای پزشکی جهت مشخص کردن و تست آلرژی و تهیه واکسن ضد آلرژی استفاده کرد.
ملین و مسهل است. دوز مصرفی ترنجبین به عنوان ملین بر حسب سن بیمار بین 10 تا 70 گرم است که با کمی آب مصرف می شود. این گیاه اگر به مقدار کم خورده شود، ملین و اگر به مقدار زیاد مصرف شود، مسهل است.
در تسکین سرفه و درد سینه موثر است.
برای تسکین عطش و تب مفید است.
بیماران مبتلا به حصبه، اسهال خونی، بواسیر، خون ادراری و آبله از خوردن ترنجبین خودداری کنند.
ترنجبین برای طحال و اشخاص گرم مزاج مضر است.

مداوای بعدی دم کرده گل ختمی است که با عسل شیرین می کنم و با میل می خورد ...
جند ساعت بعد التهاب گلویش بهتر شده و سرفه هایش بند می آید ..
ختمی گیاهی است علفی و چند ساله که ارتفاع آن به حدود 2 متر می رسد ساقه آن از کرکهای ریز که به رنگ خاکستری می باشد پوشیده شده است .
برگهای ختمی دندانه دار ، پهن و مانند قلب می باشد . گلهای آن درشت به رنگ سفید مایل به قرمز یا ارغوانی است که بصورت دسته های سه تایی در اواخر تابستان ظاهر می شود .
ختمی به علت داشتن گلهای زیبا به صورت گیاه زینتی در باغچه ها کاشته می شود . تمام قسمتهای این گیاه استفاده طبی دارد .
ختمی دارای لعاب و موسیلاژ زیادی است .این گیاه دارای مواد نشاسته ای ، چربی ، اسانس ، آنتوسیانین Anthocyanin ، آل تئین Altheine ، دای اکسی بنزوئیک اسید DIoxybenzoic Acid و سیانیدین Cyanidin می باشد.
ختمی از نظر طب قدیم ایران سرد است و بطور کلی روی تمام اعضای بدن مخصوصا روده ها ، ریه ها ، معده ، کلیه ها و مثانه موثر است .
خواص گل ختمی
ملین و برطرف کننده یبوست است .
بیماریهای تنفسی را برطرف می کند.
سرفه های خشک را از بین می برد .
برای رفع گلو درد جوشانده گل ختمی را غرغره کنید .
عادت ماهیانه را منظم می کند .
خواص ریشه ختمی
ناراحتی های پوستی را برطرف می کند و پوست را نرم می سازد .
سرفه های خشک را از بین می برد.
تب راپائین می آرود .
اسهال خونی را شفا می بخشد .
ادرار را زیاد می کند.
کمی ترشحات عادت ماهیانه را برطرف می کند.
تورم را رفع می کند.
ناراحتی های دستگاه ادراری را برطرف می کند.
قند خون را تنظیم می کند.
خواص برگ ختمی
ضماد برگ ختمی در برطرف کردن دمل ها و ورم پستان و ورم معده موثر است .
برای التیام شکستگی ها ، برگ ختمی را بصورت ضماد درآورده و روی محل شکستگی بگذارید .
ضماد برگ ختمی در برطرف کردن درد سیاتیک مفید است .
رعشه را برطرف می کند.
ورم بناگوش را با ضماد برگ ختمی درمان کنید.
طرز استفاده:
خیسانده ریشه ختمی :
10 گرم ریشه ختمی را پوست کنده و خرد کرده و در یک لیتر آب سرد خیس کنید و پس از 8 ساعت آنرا صاف کرده و نگهداری کنید این مایع در رفع اسهال خونی بسیار موثر است .
دم کرده ختمی :
در حدود 20 گرم ریشه ختمی را تمیز کرده و خرد کنید و آنرا در یک لیتر آب جوش بریزید و بگذارید بماند تا سرد شود سپس آنرا صاف کرده و با عسل مخلوط کنید .
دم کرده گل ختمی :
20 گرم گل خشک شده ختمی را در یک لیتر آب جوش بریزید و بگذارید بماند تا سرد شود سپس آنرا با قند یا عسل شیرین بکنید .
ختمی گیاه مفید و بی ضرری است فقط زنان باردار و مادران شیرده باید از زیاد خوردن آن پرهیز کنند .کسانیکه سرد مزاج هستند باید ختمی را با عسل بخورند .

امروز باز هم دوست نازنينم يكي ديگر از توصيه هاي مفيد پزشكي را برايم فرستاد ...
اميد كه هرگز شما و عزيزانتان بيمار نشويد ...
ولي شايد با دانستن اين مطالب بتوانيد زندگي شخصي را نجات دهيد ...
توصیه های یک پروفسور چینی:
اگر کسی در حالت سکته قرار گرفت قبل از حمل به بیمارستان، با سوزنی تمیز سر 10 انگشت او را زخمی کنید تا دو قطره خون بیاید و از لخته در مغز جلوگیری شود.
متحیر کننده است. توصیه های بسیار خوبی هستند . چند دقیقه صرف مطالعه آن بکنید هرگز تصور نمی کنید که ممکن است زندگی یک نفر بستگی به شما داشته باشد.
هنگامی که سکته اتفاق می افتد، آرامش خود را حفظ کنید. مهم نیست قربانی کجاست . او را حرکت ندهید چون مویرگهایش پاره خواهند شد. برای جلوگیری از سقوط قربانی ، کمکش کنید تا بنشیند
1- سوزن یا سنجاق را روی آتش استریل کنید بعد با آن سر هر 10 انگشت مریض را خراش دهید.
2- این طب سوزنی نیست فقط یک خراش یک میلی متری است روی سر انگشتان.
3- خراش بدهید تا خون خارج شود.
4- اگر خون خارج نشد، با انگشت خودتان سر انگشت مریض را فشار دهید.
5- وقتی از هر 10 انگشت خون خارج شد چند دقیقه صبر کنید تا بیمار هشیاری خود را باز یابد.
6- اگر دهان قربانی کج شد لاله گوشهایش را آنقدر بکشید تا سرخ شوند.
7- بعد هر لاله گوش را دو بار بخراشید تا از هر کدام دو قطره خون خارج شود.
بعد از چند دقیقه قربانی باید هشیاری خود را بدست بیاورد.
منتظر بمانید تا بیمار دوباره وضعیت طبیعی خود را بدون هر گونه علامت غیر عادی به دست بیاورد .
سپس او را به بیمارستان برسانید.
حرکت سریع آمبولانس در راه بیمارستان و افتادن در دست اندازها باعث پارگی مویرگها می شود.
من در باره نجات زندگی با حجامت از یک دکتر سنتی چینی به نام "ها بو تینگ" که در سون جیوک زندگی می کند آموختم. به علاوه من در این زمینه تجربه عملی دارم. پس می توانم بگویم که این روش صد در صد موثر است.
در سال 1979 من در کالج "فو گاپ " در " تای چونگ" تدریس می کردم . یک روز بعد از ظهر مشغول تدریس بودم که ناگهان یک معلم دیگر نفس نفس زنان وارد کلاس شد و گفت : " خانم لیو عجله کن بیا ، سوپروایزر ما سکته کرده است." من فورا به طبقه سوم رفتم و دیدم آقای "چن فو تی ین" سوپروایزر ما همه علائم سکته را دارد :
رنگ پریدگی، اختلال در تکلم و کج شدن دهان.
فوراً ا ز یکی از دانشجویان خواستم تا از داروخانه بیرون مدرسه یک سرنگ بخرد تا با آن سر انگشتان آقای چن را خراش بدهم. وقتی ازهمه ده انگشتش قطرات خون ( اندازه یک نخود) خارج شد، رنگ به چهره آقای چن و روح به چشمانش بازگشت .
ولی دهانش هنوز کج مانده بود. پس گوشهایش را کشیدم تا پر از خون شدند وقتی کاملا سرخ شدند، لاله گوش راستش را دو بارخراش دادم تا دو قطره خون خارج شود. وقتی از هرلاله گوشش دو قطره خون خارج شد ، یک معجزه رخ داد.
در عرض 3-5 دقیقه شکل دهانش به حالت طبیعی خود برگشت و تکلمش هم روان و واضح شد. او را گذاشتیم تا یک مدت استراحت کند و یک فنجان چای داغ هم دادیم بعد کمکش کردیم تا از پله ها پایین برود. او را به بیمارستان "ویوا" رساندیم. یک شب در بیمارستان بستری شد و روز بعد برای تدریس به مدرسه بازگشت . همه چیز به حالت نرمال در آمد.
به طور معمول قربانیان سکته از پارگی جبران ناپذیر مویرگها در راه بیمارستان رنج می برند. در نتیجه این گونه بیماران هرگز بهبود نمی یابند .
بنابراین ، سکته دومین علت مرگ است. اگر کسی خوش شانس باشد، زنده می ماند ولی ممکن است تا آخر عمر فلج بماند. این اتفاق وحشتناکی است که در زندگی می تواند رخ دهد.
اگر همه ما این روش را به خاطر داشته باشیم و به سرعت پروسه نجات زندگی را شروع کنیم قربانیان دوباره احیا شده و صد در صد حالت عادی خود را به دست خواهند آورد.
امروز من برای ناهار می خواستم روی باربیکیو کباب درست کنم ...
وقتی سوخت مایع را روی ذغالها ریختم بطری سوخت آتش گرفت ...
و هر دو دست من در میان شعله های آتش بود ...
همه خانواده مضطرب و دستپاچه شدند ..
به پسرم گفتم جند تخم مرغ بیاورد ....
و زرده را جدا کردیم و سفیده را مخلوط و به دستهایم مالیدم ....
درد سوختگی آرام شد و حالا که تقریبا نیم ساعتی می گذرد در حال بهتر شدن است ...
این توصیه عالی را در ایمیلی حواندم که دوستی بسیار گرانقدر برایم فرستاده بود ...
و حالا لطف او دستانم را نجات داد ...
هیچوقت محبت او را فراموش نخواهم کرد ...
اگر به مطلبی یا موردی برخوردید ...
که می تواند باعث نجات انسانها در حوادث غیر مترقبه شود ...
لطفا با همه دوستانتان شریک شوید ...
شاید آن حادثه برای هرکدام از ما پیش بیاید ...
متن ایمیل را در این وبلاگ می گذارم
" مرد جوانی مزرعه ش رو با سم آفت کش سمپاشی می کرد و می خواست بدونه که چقدر از سم در مخزن باقی مونده. درپوش رو برداشت و فندک رو روشن کرد. بخار بلند شده از سم آتش گرفت و سراسر بدن اونو در بر گرفت. اون از روی تراکتور پائین پرید و فریاد زد.
زن همسایه با حدود 10 تخم مرغ از خونه بیرون دوید و در عین حال فریاد می کشید "تخم مرغ بیارید". او تخم مرغها رو شکست وسفیده رو از زرده جدا کرد". وقتی آمبولانس رسید و مسئولین کمک های اولیه مرد جوان رو دیدن پرسیدن "کی این کارو کرده؟"
همه به اون زن اشاره کردن و مامورین به اون زن تبریک گفتن. " شما صورت اونو از نابود شدن نجات دادین". در انتهای تابستان مرد جوان دسته گلی به اون زن تقدیم و از اون تشکر کرد. صورتش مثل صورت یک بچه صاف شده بود.
درمان معجزه آمیز سوختگی
در ذهن داشته باشین که این روش درمان شامل آموزشهای مامورین آتشنشانی هم هست. کمک ها اولیه شامل پاشیدن آب سرد بر سطح صدمه دیده و کاهش درجه حرارت برای جلوگیری از سوختگن لایه های زیرین پوسته. بعد سفیده تخم مرغ رو روی اون نقطه پخش کنید.
زنی که قسمت زیادی از دستش رو با آب جوش سوزانده بود، با وجود درد زیاد، آب سرد روی دستش ریخت دوتا تخم مرغ رو شکست و زرده رو از سفیده جدا کرد، کمی اونها رو هم زد، و دستش رو در سفیده فرو برد. سفیده روی دستش خشکید و لایه ای روی دستش کشیده شد. ب
عداً یاد گرفت که سفیده تخم مرغ یک کولاژن طبیعیه و در تمام بعد از ظهر هر یک ساعت لایه دیگری بر لایه های فبلی افزود. در بعد از ظهر دیگه دردی احساس نمی کرد و روز بعد بسختی میشد اثری از سوختگی دید. 10 روز بعد، هیچ اثری باقی نمونده و پوست رنگ طبیعی شو بدست آورده بود. نواحی سوخته شده به لطف کولاژن موجود در سفیده تخم مرغ که پر از ویتامینه کاملاً ترمیم شده بود.
این اطلاعات ممکنه به درد هر کسی بخوره. پس لطفاً برای دیگران بفرستین "
اين دل نوشته زيبا از آقاي پرفسور حسابي را دوستي گرانقدر برايم فرستاد ....
اميد كه شما هم لذت ببريد ...
" بازي روزگار "
بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!
داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند،
این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.
همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.
انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!
انسان های بزرگ دو دل دارند؛
دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است.
همه دوست دارند که به بهشت بروند،
ولی کسی دوست ندارد که بمیرد ... !
عشق مانند نواختن پیانو است،
ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری. سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.
دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،
پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.
اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است؛
محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.
عشق در لحظه پدید می آید
و دوست داشتن در امتداد زمان
و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.
راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود :
انسان چیست ؟
شنبه: به دنیا می آید.
یكشنبه: راه می رود.
دوشنبه: عاشق می شود.
سه شنبه: شكست می خورد.
چهارشنبه: ازدواج می كند.
پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.
جمعه: می میرد.
فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدر محدود است ...
بارها در کتاب آسمانی قرآن و احادیث به نام درخت نخل و خرما برخورد کرده بودم ...
کثرت یادآوری و تکرار نام این درخت مرا به فکر برد که علتی است شاید در این همه تاکید خداوند ...
و این شد مایه جستجویم در دنیای مجاز و گفتگو با دوستان اهل دیار جنوب ...
و حاصلش آنچه به صورت مختصر برایتان آورده ام تا هم مفید باشد و هم حوصله را سر نبرد ...
اولین بار که درختی خرما را در یکی از نخلستانهای خوزستان دیدم ...
نگاهم را همینطور به آسمان برد ...
درختی به ارتفاعی حدود ده تا بیست متر ...
به انسانی بلند قامت ماننده بود با بدنی استوار...
و برگهای پهنش سایه بانی بود در آن آفتاب تند ..
و خوشه های آویزان خرما که به زردی می زد ...
دست که روی تنه اش می گذاشتی جریان زندگی را در وجودش حس می کردی ....
قدمت هزاران ساله دارد ....
سلسله های پادشاهی ایران به کاشت آن اهتمام بسیار داشته اند ...
در کتاب آسمانی قرآن بسیار از آن یاد شده ...
و همینطور در تورات تحت عنوان درخت حیات و آئین بودائی و ادعیه مذهبی .....
بابليها نخل خرما را كشمارو ميخوانند و سومريان آن را دتله ميناميدند و در زبان پهلوی " خرمان می گفتند و در زبان فارسی جدید " خرما " و به عربی " تمر " و به زبان بستکی " مه" moh) ) ...
کناره خلیج فارس و دریای عمان و حدود مرزی ایران و عراق و پاکستان و افغانستان و همچنین استانهای کرمان ، فارس و خوزستان از مراکز مهم پرورش خرما هستند و در قسمتی از کرمانشاه و سیستان و بلوچستان و خراسان هم نخلهای خرما یافت می شود ..
منشأ اصلی آن را در عربستان ، بین النهرین و نواحی شمال آفریقا می دانند ...
راه یافتن خرما و کشت درختش پیرامون دریای مدیترانه توسط تاجران فنیقی بوده و در بین کشورهای اروپائی اسپانیا سابقه بیشتری دارد و در سده 9 میلادی به چین هم برده شده و در سده 19 میلادی در قاره آمریکا کشتش توسعه یافته ....
تقدس خاصی پیرامون این درخت است ...
کلدانیها آن را الهه می داستند و سومری ها نمونه برکت و آشوری ها میوه اش را به جای شیرینی در مجالس عروسی می بردند و هندوها شرط وجود برکت را در خاندان داماد و عروس را خرما می دانند و عربها شجره الحیات و ریشه آن را از آدمی می دانند و ساکنان جنوب ایران نخل را " شجره وفاداری " که نسلها را یکی پس از دیگری میراث می ماند .....
وقتی درخت نخلی قطع میشود گویی انسانی به قتل رسیده....
و این به خاطر شباهت بسیار نزدیک و جالبی هست که این درخت به انسان دارد....
درخت نخل در ۱۶ سالگی بالغ میشود و ثمر میدهد و در پیری ٬ دندان نخل که "تَوَخْتَکْ" نامیده میشود٬میریزد.
اگر هنگام جابجایی سر نخل صدمه ببیند خشک میشود٬چون در سر نخل ماده ای وجود دارد به نام"کَچ" یا پنیرک که همانند مغز آدمی است.
درخت نخل مثل آدمها در آب خفه میشود٬ و اگر آب از سر نخل بگذرد مرگ درخت نخل حتمی است.
و اگر چوب نخل را بسوزانیم هیچ زغالی ندارد٬....
واحد شمارش درخت نخل مانند انسان نفر است.
طبق نظريه و . دانسون كه در كتابى موسوم به " خرما و عرب " نوشته شده ..
خرما داراى املاح معدنى زيادى از قبيل : منگنز، آهن، كلسيم و مقدار كمى فسفر و مس بوده، ضمناً داراى مزه و عطر مطبوعى است..
و داراى 22-26 درصد ساكارز، 50 درصد گلوكز، آب، موسيلاژ، مواد آلبوئيدى و پلتيكى است.
بعلاوه ويتامينهاى مختلفى نظير A و B به مقدار كم و ويتامينهاى C و E و املاح معدنى در بر دارد.
خرما اثر رفع ناراحتيهاى سينه دارد و براى اين كار نيز از آن به صورت جوشانده هاى 50 در هزار استفاده ميشود. ضمناً چون مقدارى موسيلاژ و مواد پلتيك دارد آرام كننده سرفه نيز ميباشد.
نخل و شتر از نظر قدرت تحمل گرسنگى و تشنگى مشابهند . شتر
ميتواند چند روز گرسنگى بكشد و دو ماه تمام تشنگى را تحمل كند و در اين مدت از
كوهان خود بهره گيرد. نخل نيز حداقل دو سال و حداكثر سه سال در برابر تشنگى
بردبارى دارد بيآنكه از بارورى بيفتند. در كشتزارهايى كه خاص پرورش نخل است تا
پنج سال هم ميتواند تشنه بماند.
نخل درختی است که یکسال تمام می
تواند هزینه زندگی یک کشاورز را تامین کند.
در تابستان از میوه تازه آن ، رطب و در زمستان از خرمای آن استفاده می کنند.
در سایه اش می خوابند و از الیاف و برگهای و ساقه های آن خانه و منزل به صورت لهر(Lahar) و سرگ (Serg) ساخته ...
و از فرآوردهای آن قند خرما ، شیره خرما ، سرکه و الکل به دست می آورند.
هسته خرما مصرف غذایی برای دامها دارد ..
و از برگ آن برای یافتن زیراندازی به نام تکTak و سبد و دیگر محصولات حصیری مانند کنتله (Kantela) بادبزن ، سرجهله ، جارو ، طناب حصیری استفاده می شود.
از خوشه خرما که به پنگ (Pang) معروف است سبد درست می کنند،
از سیس خرما (Sis) ( الیاف وسط شاخه ها) جهت
شستن ظرف و بافتن طناب محکمی به نام پوران (Powran ) که برای بالا رفتن از درخت ساخته میشود،
استفاده می شود.
صيادان، ملاحان و ناخدايان در درجه اول و باديه نشينان در
درجه دوم ابزار خود را از نخل ميسازند. صيادان دريافته اند كه طناب نايلون در
برابر آفتاب و آب مقاوم نيست و از اين جهت بيش از پيش طناب نخل را جايگزين آن كرده
اند. زيرا طناب نخل در مقابل گرماى آفتاب مقاوم است و در اثر آب شور دريا روز به
روز سخت تر ميگردد و چند برابر طناب نايلون دوام دارد و كار ميكند.
آفت نخل تشنگی، طوفانهای شدید، تند سیل، رعدو برق، ملخ و
کپره زدن به زبان محلی کپرت Kaport)) است. مرگ نخل تدریجی است، اول از ثمر می افتد، ضعیف می شود، در
تنه و ساقه آن چین و چروکهای دیده می شود و سرانجام لاغر و نحیف شده و گودالهایی
در تنه آن ظاهر میگردد که منجربه مرگ نخل می گردد.
نخل از نظر موجوديت بر سه قسم است:
نر ، ماده ، عقيم
نخل نر، نخلى است كه در فصل خود ماده اى به نام «ابار Abar» ترشح مي كند كه پيش از اينكه محفظه محتوى ابار شكوفا شود يعنى همين كه به حد كامل خود رسيد آن را جدا ميكنند.
اين ماده داراى گرد مخصوصى است كه در تازگى و طراوت اوليه اش بويى بسيار مطبوع دارد و استشمام آن نشئه اى ميآورد محفظه محتوى ابار را از گلوى نخل بيرون ميكشند و قاعده درست آن اين است كه از انتهاى آن به شكل عمودى ببرند. زيرا بيرون كشيدن آن بر نخل اثر بدى دارد و سبب ميشود كه در سال بعد ماده تلقيح به دست نيايد.
محفظه
را همان گونه در جاى مخصوص ميگذارند و محتويات آن را كه به شكل خوشه خوشه و بدون
پيوستگى به يكديگر روى هم انباشته است بر ميدارند و به نخل ماده ميرسانند در اين
صورت الزاماً لقاح خشك بايد از گرد طبيعى برخوردار باشد.
نخلدار با تجربه خود ميداند كه چه نخلى به چه مقدار ماده لقاح نياز دارد. تلقيح نخل معمولاً از اول نيمه يا دوم بهمن ماه تا حداكثر آخر اسفند ميباشد. ناگفته نماند كه نخل از نظر بازدهى (ثمر) مناطق مختلفى دارد كه عبارتند از:
آبادان
و حومه، خرمشهر و حومه، بندرعباس و حومه، بندر لنگه و منطقه بستك و پس از آن
لارستان، جهرم، بم و طبس كه از نظر زمانى دير و زود و از لحاظ مكانى تابع شرايط
جوى است.
نخل ماده، نخلى است كه از نر لقاح ميپذيرد.
نخل
عقيم، نخلى است كه در اثر كود زياد يا آبيارى بيش از حد، زايده از اندازه تناور
شود. نخل همين كه جثه اش از حدود اعتدال خارج شد و به فربهى گراييد نازا مي شود.
البته در نخل نر هم ممكن است اين حالت ديده شود. ولى در اين صورت علت را بايد در
وجود آفتى در درون نخل نر سراغ گرفت. زيرا فربهى بر نخل نر اثر نميگذارد. و در
حالت تناورى هم ماده لقاح را توليد مي كند. مگر اينكه آفتى به آن رسيده باشد.
علامت عقيم شدن نخل ماده اين است كه به جاى ميوه سالانه در كنار و پهلو و پايين
ساق خود، تيمهاى ( پاجوش ) پراكنده ميروياند كه برخى نارس و ناقصاند و بعضى
سالم كه نخلدار اين تيم هاى سالم را پس از رسيدن به حد بلوغ از تنه و ساق نخل جدا
كرده و در جايى مناسب غرس مي كند.
در مناطق گرمسير براى غرس گودى خاك بيش از شصت الى هفتاد و پنج سانتى متر نيست ولى
در مناطق لارستان، جهرم، بشاگرد براى غرس تيم نخل، خاك را حداقل يك متر گود ميكنند
و چون اين مناطقه نيمه سردسيرند و حرارت زيادى ندارند غرس خرما با افزودن مقدارى
كود به خاك همراه است. دقت در غرس و بازرسى مجدد ريشه ها به هنگام نشاندن و
چگونگى نشاندن و توجه به گودى آن و لزوم دقت در نوع خاك آن ضروريات غرس است
آبيارى
درختان خرما در مناطق مختلف بستگى به شرايط موجود منطقه دارد. مثلاً در خوزستان و
مناطق مشابه آن، آبيارى نخل هر بيست و چهار ساعت به وسيله جزر و مد كارون و
اروندرود صورت ميگيرد. در مناطق كم آب يا بيآب هر سال دو بار و يا حداقل يكبار
به طور كافى و كامل انجام ميشود و اين جز آب باران و سيل است.
موسم آبيارى درختان خرما دو فصل است:
فصل تابستان پس از بارگذارى درخت يعنى بعد از اينكه خرما چينى تمام شد. تاريخ اين
آبيارى پس از قطع شدن ميوه از درخت تا حدود چهل روز است. پس از گذشت چهل روز درخت
نشاط كافى يافته است و ديگر نيازى به آب ندارد.
در خوزستان و مناطق مشابه آن قبل از تلقيح نيز آبيارى معمول است ولى در بنادر و
جزاير و منطقه بستك به سبب كمبود آب و مشكل آبرساني، آبيارى نخل به طور كامل فقط
يكبار انجام ميشود. البته آبيارى پيش از ايام تلقيح نخل را بمراتب بارورتر
ميكند. اما آبيارى پس از باردارى در زمينهايى كه در شيب و پستى قرار دارند باعث
ريزش ميوه نخل ميشود و به هنگام تغيير رنگ خرما از سبزى به زردى يا سرخى مطلقاً
نبايد نخل را آب داد زيرا در اين صورت ترش كرده و به رطب شدن يا بالاخره خرما شدن
نميرسد.
در
خوزستان علاوه بر اين در هنگامى كه نخل ميوه خود را از حالت خارك خام Kharak به رطب تبديل
ميكند نيز كم و بيش درخت را آبيارى ميكنند، آبيارى در اين دوره باعث ميشود كه
رطب شهد و شيرينى بيشترى بيابد و نخل دانه هاى درشتترى به بار آورد. چنانچه در
اين ايام آبيارى انجام شود. پس از آن نيازى به آبيارى نيست. بلكه پس از اين دوره،
آبيارى بر بسيارى از انواع نخل اثر سوء ميگذارد. بدين معنى كه كارپختگى ميوه
طولانيتر ميشود و رنگ خرما نيز به سياهى ميگرايد.
عمر نخل در هر نقطه از مناطق نخل خيز دنيا بستگى به شرايط آب و هوا و طبيعت خاك آن
منطقه دارد. به طور كلى عمر آن در مناطق مختلف به شرح زير است:
در بنادر و جزاير خليج فارس كه خاك نمناكى دارد و زمين آن خشك و فاقد آب كافى است
عمر متوسط آن بين هشتاد تا صد سال است و حداكثر صد و بيست سال هم ديده شده است.
در نواحى نيمه سردسير مانند جهرم، لار، فسا،
جيرفت، بم كرمان عمر متوسط آن يك سده و نيم و حتى متجاوز از دو سده است. زيرا
نخلهاى اين منطقه قوى است و شرايط محيط نيز كمك ميكند كه بهتر تيمار شوند و
دلسوزيهاى زيادى نسبت به آن معمول ميشود و لذا درختهاى نواحى مزبور بيش از نخل
كرانه هاى جنوب كشور عمر ميكنند.
در
مناطق آبيارى شده كه نخلها غالباً در مسير جريان آب قرار دارند بين شصت تا هشتاد
سال.
در مناطق شنى عمان، تونس، ليبى و … بين هفتاد و
پنج تا صد سال.
خرماى
دانه را به دو طريق ميل ميكنند يكى به صورت دانه و ديگر به صورت فشرده. همچنين
ممكن است خرماى دانه را در خمره سفالين يا قوطى حلبى جاى دهند و با شيره و هل و زنجبيل
و زيره بياميزند و پس از چهل روز آن را مصرف كنند. يكى از بهترين نعمتى كه خدا
داده ميباشد اين است كه خرما به هيچ وجه مسموم و زهرآگين نميگردد.
مراحل اوليه رشد ميوه بعد از عمل تلقيح را خلالو گويند. در
اين مرحله ميوه كروى شكل و زرد مايل به سبز و قطر آن حدود نيم سانتيمتر است.
پودز: ميوه درشتتر مي شود و قطر آن به 5/1 –2 سانتيمتر
مي رسد و از حالت كروى بيرون ميآيد و رنگ آن سبز روشن است.
خارك يا خرك: در اين مرحله ميوه به رنگ زرد يا قرمز در مي
آيد و اندازه آن نيز بزرگتر مي شود.
رطب: خارك از نوك شروع به تغيير رنگ، نرم شدن و رسيدن
ميكند و در اين مرحله قابل خوردن مي باشد.
خرما: آخرين مرحله رسيدن ميوه است. ميوه خرما در اين مرحله
مقدار قابل ملاحظه اى از آب خود را از دست مي دهد و نسبت آب به قند در آن به حدى
مي رسد كه تا اندازه اى از عمل تخمير جلوگيرى ميشود. اين مرحله شبيه به حالت
كشمش درانگور است. بافت قسمت خوراكى ميوه كه در حالت رطب كاملاً نرم شده بود در
اثر از دست دادن رطوبت بتدريج سخت مي شود.
پوسته در بسيارى از ارقام به قسمت گوشتى ميوه كاملاً
چسبيده و زمانى كه قسمت گوشتى ميوه چين و چروك بر مي دارد پوسته ميوه هم چروكيده
مي شود. در بسيارى از ارقام پوست ميوه ضمن چروك برداشتن مي شكند و براى حمله
امراض و آفات به قسمت گوشتى ميوه راهى ايجاد شده كه اغلب از همين راه ميوه آلوده
مي شود. اگر خرما را تحت فشار زياد پرس كنند براى مدت يكسال به خوبى ميتوان آن
را نگه داشت. ميوه خرما در خوزستان به آن تمر، در بلوچستان رحت و در منطقه بستك به
آن «ارما» ميگويند.
از
سه محصول ديگر اين درخت نيز ميتوان ياد كرد:
دوشاب: دوشاب يا شيره خرما كه بهترين آن از خرماى خنيزى به دست ميآيد. اين خرما
پس از كهنگى از آن دوشاب ميگيرند.
عرق
تارونه: يا طلعانه كه بسيار خوشبوست. اطباء قديم آن را در رفع بيمارى قلبى و
مداواى گرمازدگى تجويز مي كردند. در حال حاضر در شهر لار و شيراز تهيه مي شود.
هسته خرما یكى ديگر از اقلام عمده صادرات جنوب بود كه در ميان مردم جنوب به Aastak يا Hastak معروف است. مردم جنوب هسته را در ظرفى سفالين روى آتش مي پختند و مقدارى ماهى ساردين كه به هشینه Hashineh معروف است با آن مي آميختند و آن را به مصرف و تغذيه دام مي رساندند.
ممروسه و امدبس از انواع حلواي جنوب به حساب ميآيند كه ماده اصلي آنها خرما است.
امجزر غذايي است كه با نصف كردن خرماي نرسيده بهنام بسر و انداختن آن در شيره خرما تهيه ميشود، بسيار مقوي و خوشمزه است و معمولا آن را با نان ميخورند.
براي تهيه "رنگينك"، آرد را در روغن سرخ ميكنند و با شكر فراوان روي رطبهايي كه هسته آنها جدا شده و در بشقاب چيده شده است، ميريزند و آن را با دارچين تزيين ميكنند.
با سپاس از مقاله تحقیقی مفصل در وب سایت http://www.kookherd.net
و وب سایت http://sarbast.ir

علي (ع) شصت و چهار ساله بوده ...
پسرعم پيامبر و بزرگ شده خانه وي و داماد وي و جنگاوري بزرگ و شير ميدانهاي نبرد ...
و حاكم عادل بي بديل و خليفه مسلمين .....
كه شمشير زهر آگين نفرت و كينه كور و جهل و ناداني ....
فرق سرش را نشانه گرفت ...
در شب نوزدهم ماه رمضان ....
در شب نزول قرآن ....
كسي كه همه زندگيش تجسم آيات قرآن بود و عمل به دستورات خداوند ...
و دشمن جرات جدال رو در رو با وي را نداشت ..
و خنجر از پشت فرو آورد به جبن و ترس و خيانت ...
به هنگامه نيايشش با دوست ...
كه نيايشش همه معراج بود و بي خبري و عشق و نجواي دلش ....
و ضربه فرود آمد و خون فواره زد و همه فرياد كشيدند ....
و او در عالمي ديگر بود ...
واي علي .....علي ......علي .....
چگونه كافرت خواندند و در سجده نماز تيغ بر تو كشيدند ...
واي ......
از صبرت و حلمت ....
در فراق فاطمه و پيامبر ...
و دردلها كه با چاه كردي از نافهمي و كج فهمي خلق ..
كه تنها جبيشان و شكمهاشان و عافيتشان برايشان مهم بود و ديگر هيچ ....
واي علي ....
كه ضربت كه فرود آمد و خون از پهناي صورتت كه سرازير شد ...
تو همچنان خدايت را سبحان مي گفتي به بزرگي و وحدانيت ....
واي علي ....
ديگر اشك مجالم نمي دهد ...
و صبرت خداي من ....
و مهرت باور نكردني است ...
جانت را مي ستاند به ضربه شمشير و زهري كشنده در تيغش و دردي وحشتناك در جانت ...
و تو به عدل فكر مي كني در مجازات قاتل ...
و سفارش مي كني پسرانت را در مدارا با وي و وصيت مي كني به قصاصش بر اساس حكم خدا ...
فقط با يك ضربه و ديگر هيچ ......
و اين سخنانت بعد از ضربت خوردن و در بستر مرگ ...
كه جانم را به آتش كشيده امروز ....
وَ أَنَا بِالامْسِ صَاحِبُكُمْ، وَ أَنَا الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ، وَ غَدًا مُفَارِقُكُمْ؛ غَفَرَ اللَهُ لِي وَ لَكُمْ.
« و من ديروز مصاحب و همنشين با شما بودم، و امروز عبرت براي شما هستم، و فردا از ميان شما مفارقت ميكنم؛ خداوند مرا و شما را بيامرزد.»
إنْ تَثْبُتِ الْوَطْأَةُ فِي هَذِهِ الْمَزَلَّةِ فَذَاكَ، وَ إنْ تَدْحَضِ الْقَدَمُ فَإنَّمَا كُـنَّا فِي أَفْيَآءِ أَغْصَانٍ وَ مَهَـبِّ رِيَاحٍ، وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمَامٍ اضْمَحَلَّ فِي الْجَوِّ مُتَلَفِّقُهَا، وَ عَفَا فِي الارْضِ مَخَطُّهَا.
« اگر در اين لغزشگاه، قدم استوار بماند (و از اين جراحت بهبود يابم) پس امر همان است،
و اگر قدم بلغزد (و از اين دنيا بروم) پس جز اين نيست كه در سايههاي شاخههاي درختان سرسبز و محلّ وزش نسيمهاي جانفزا و در زير سايۀ ابرهائي نشستهايم كه در جوّ آسمان آن ابرهاي به هم چسبيده از بين رفته و اثري از آن نمانده است، و محلّ عبور و مخطّ آن بادها در روي زمين نمانده و مندرس شده است.»
وَ إنَّمَا كُنْتُ جَارًا جَاوَرَكُمْ بَدَنِي أَيَّامًا، وَ سَتُعْقَبُونَ مِنِّي جُثَّةً
خَلَا ٓءً، سَاكِنَةً بَعْدَ حَرَاكٍ، وَ صَامِتَةً بَعْدَ نُطْقٍ. لِيَعِظْكُمْ هُدُوِّي، وَ خُفُوتُ أَطْرَافِي، وَ سُكُونُ أَطْرَافِي.
«و بدرستيكه من فقط همسايهاي بودم كه بدن من چند روزي با شما همسايه شد، و از اين پس از من چيزي جز بدني بدون روح، و جسمي ساكن بعد از حركت، و جثّهاي ساكت پس از سخن گفتن نخواهيد يافت.
بايد اين فروكش كردن من شما را پند دهد و موعظه كند، و اين به هم افتادن و سكون چشمهاي من، و بدون حركت درآمدن دست و پا و جوارح من براي شما عبرتي عظيم و اندرزي بزرگ باشد.»
فَإنَّهُ أَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرِينَ مِنَ الْمَنْطِقِ الْبَلِيغِ، وَ الْقَوْلِ الْمَسْمُوعِ.
« و بنابراين، اين حالت من براي عبرت گيرندگان، از هر سخن بليغ و رسائي و از هر گفتار شنوائي مؤثّرتر و اندرز دهندهتر است.»